-----------------------------------------------------------------
اگر قبلا #نقشه_سفر_مشتری را کشیده ایم و می دانیم از چه مسیری محصول ما را یافته و خریداری می کند و همچنین فهمیده ایم که مشتری این سفر را به صورت گروهی انجام می دهد، چرا این دو دانسته را با هم تلفیق نکنیم تا با تسلط کامل تری وارد #کارزار_سرمایهگذاران شویم؟
دقت کنید که هدف در گام های پیاپی #طراحی_کسبوکار این است که تا آنجا که می توانیم مشکلات را در این مرحله دریابیم نه وقتی که بنگاه را راهاندازی کردهایم، پول سرمایهگذار را وارد جریان تولید کردهایم، نیروی انسانی استخدام کردهایم و ... .
حالا دوباره فرآیندی را که مشتری طی آن برای محصول شما تصمیم خرید می گیرد را مرور کرده و آن را دقیق کنید.
به ویژه زمان هر یک از مراحل را برآورد نمایید.
در این برآورد به موانع پیشِ رو دقت کنید. برای شناخت موانع به #واحد_تصمیمگیری_مشتری رجوع کنید.
علاوه بر آن به #قوانین_و_مقررات و همچنین استانداردهای داخلی سازمان خریدار نیز توجه کافی معطوف کنید.
این یک فرآیند #جذب_مشتری_دستبهجیب است که بهترین کمک کننده به شما برای تعیین مناسببودنِ ادامه کار یا تغییر مسیر کسب و کار است.
#نوپا
#استارتاپ
#ترسیم_فرآیند_ جذب_مشتری_دستبهجیب
-----------------------------------------------------------------
اگر قبلاً توجه نکرده اید، اجاره #اقامتگاه برای تعطیلات در منطقه شما اگر تاکنون سه برابر نشده باشد، حداقل دو برابر شده است. سایتهای معروف معرفی اقامتگاههای اجارهای دائما در حال رشد بیش از حد هستند، کمتر موثر هستند و بسیاری از آنها نیز هزینه خود را افزایش میدهند.
اصولاً، ما هیچ وقت مثل امروز چنین دیدی نسبت به خصوصیات رقابت نداشتیم.
و حقیقت گفته میشود ولی منجر به آسانتر شدن آن نمیشود.
سایتهای جدید در حال ورود هستند که سایتهای قدیمی را از گردونه رقابت خارج خواهند کرد.
ما سایتهای قدیمی و بزرگی داریم و چیزهای جدید مورد علاقه خود را از آنها خرید میکنیم.
-----------------------------------------------------------------
مساله اول این بود که کسی که جلو و کنار راننده نشست، آقای مسنی بود که همراه ما شده بود.
از همون ابتدای سفر، نگرانی خودش از اشتباه رفتن مسیر رو به من منتقل کرد.
چشمتون روز بد نبینه، به هر دوراهی و تقاطعی می رسیدیم، باید توضیح میدادم که چرا به این جا پیچیدم و از راه یا راههای دیگه نرفتم؟
من چند بار سعی کردم که توضیح بدم ولی هم اعصابم خرد می شد و کم کم بیشتر حواسم پرت می شد و یکی دو تا خیابون رو اشتباه پیچیدم و همین باعث شد کمی دیر از شهر خارج بشیم.
با اشتباههای من دیگه سوال های همراه کمحوصلهمون تبدیل به دستور دادن شد:
- از راست برو. می گم از راست برو.
- چرا مستقیم نرفتی؟ مگه تابلو رو ندیدی؟
- چرا سبقت می گیری؟ نمی خواد سبقت بگیری. آروم پشت سرش حرکت کن!!
من دیگه کم آوردم. چند بار اصلا به حرفهای ایشون توجه نکردم که باعث شد دلخور بشه، ولی دستوردادنهاش رو متوقف نکرد!!
یه دفعه یاد GPS عزیزم افتادم. بهش گفتم بذارید من الان مشکل رو حل میکنم.
دستگاه رو روشن کردم و مسیریابی رو انجام دادم و راه افتادم. جذابیت یه دستگاه جدید که تا حالا تو ماشین دیده نشده بود، باعث شد همراه ما چند دقیقه ای رو سکوت کنه، اما انگار تو بازی یه نفره برنده شده و حالا رفته مرحله بعد و می خواد 2 نفر رو شکست بده.
باورتون نمی شه، شروع کرد به زیر سوال بردن مسیرهایی که GPS می داد. من تنها کاری که کردم این بود که به حرف هاش گوش ندم. سخت بود ولی باعث شد با خستگی کمتری به مقصد برسم.
-----------------------------------------------------------------
از ابتدا به صورت مداوم تاکید کردیم که #نگرش_تیمی داشته باشید! کار تیمی انجام دهید و تلاش کنید از مزایای آن در فروش محصول بهرهمند گردید.
خوب است بدانید مشتری هم صدای ما را شنیده است!!
او هم به صورت تیمی فرآیند خرید را انجام میدهد؛ باور نمی کنید؟
نگاه کنید:
در خرید و فروش های سازمان با سازمان، این تفکیک بیشتر واضح است ولی در فروش محصول به افراد ممکن است چند تا از نقشهای بالا یکی شوند. باید همه این نقش ها را شناخت و برای آن ها برنامه داشت.
اینها #واحد_تصمیمگیری_مشتری را تشکیل میدهند. برای شناسایی آنها، #کاربرنما را جلوی خود بنشانید و این سوال ها را از او بپرسید. اگر این افراد همان کاربر نهایی شما نیستند، برای آن ها برگه حقایق بسازید و سعی کنید آن ها را بیشتر شناسایی کنید. در هر صورت باید بدانید:
#نوپا
#استارتاپ
#واحد_تصمیمگیری_مشتری